کتاب بعد از ظهر در بهشت
خلاصه: شاید همه ما در یک جهان مینیاتوری گیر افتاده بودیم. چه کلمه خنده داری برای موزه لوور! شاید همه ما بخشی از یک پرفورمنس بودیم که در مقبره کسی برگزار شده بود، با جواهرات و برده ها، همه ما مومیایی شده، اما هوشمندانه به بالا و پایین حرکت میکردیم و از کنار آثاری که خالق هایشان سالها پیش مرده بودند رد میشدیم. از کنار تابلوهای رامبراند و قفل فراگونار، که معشوقه های بیچاره شان هم، سالها پیش مرده بودند. شاید آنها فقط مدل هایی بودند که مجبور بودند ساعت ها و روزها در آن موقعیت ناراحت کننده کار کنند و تا ابد در آن…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.