کتاب حکایت دولت و فرزانگی
خلاصه : در ایام قدیم مردم تصور میکردند هر کسی بیشتر تلاش کند ، موفقتر خواهد بود و درآمد بیشتری خواهد داشت اما در دنیای امروز چنین باوری صحت ندارد و موفقیت افراد به هوش و ذکاوت آن ها بازمیگردد . به عبارت دیگر ، در دنیای مدرن هر کسی که باهوش تر است می تواند به خواسته های خود برسد . خوشبختانه مغز انسان به گونهای است که میتوان آن را صیقل داد و با آموزش های مناسب از آن بیشتر و بهینه تر استفاده کرد. بنابراین اگر میخواهید در جوامع امروزی پیشرفت کنید ، باید به هوش خود اتکا نمایید . کتاب حاضر دربارهی زندگی جوانی باهوش است که 32 سال سن دارد و در یک شرکت تبلیغاتی کار میکند. او اصلاً از شرایطش راضی نیست و به دنبال راهی برای بالا بردن درآمدش میگردد ، اما هیچ راهی پیدا نمیکند و هر روز ناامیدتر از دیروز میشود . او برای حل مشکلش به سراغ عموی ثروتمندش میرود تا از او پول بگیرد ، اما عمویش به او پولی نمیدهد و در عوض از برادرزاهاش میخواهد تا پیرمردی ثروتمند را ملاقات کند که در جوانی تلاش کرده و اکنون ثمرهی تلاشش را گرفته است. پیرمرد تمام تجربههای شخصیاش را در قالب 15 داستان برای جوان تعریف میکند و نکاتی را به او یاد میدهد که همهی ثروتمندان آن را انجام دادهاند…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.