کتاب روی سفره گرگ – نویسنده روزلا پوستورینو
کتاب روی سفره گرگ نوشته روزلا پوستورینو، کتابی است که با الهام از ماجراهای واقعی، داستان زنانی را روایت میکند که به عنوان طعمچشان غذای هیتلر انتخاب شدهاند. این زنان هر روز، سه بار غذای هیتلر را میچشند تا مطمئن شوند که غذا مسموم نیست. این کتاب به زندگی ده زن آلمانی میپردازد که ناخواسته در این ماجرای هولناک گرفتار شدهاند و با هر لقمهای که میچشند، با احتمال مرگ مواجه میشوند.
پوستورینو با نثری گیرا و توصیفاتی دقیق، دلهره و اضطراب این زنان را به تصویر میکشد و خواننده را به قلب جنگ جهانی دوم میبرد. کتاب روی سفره گرگ بهخوبی نشان میدهد که چگونه این زنان، در سایه وحشت و اضطراب ناشی از جنگ، برای بقا و حفظ انسانیت خود میجنگند.
این اثر تحسینشده موفق به کسب جوایز متعدد شده و در سراسر جهان با استقبال فراوانی روبهرو شده است. داستان تاثیرگذار و تلخ این زنان، همراه با پرداخت دقیق و جزئیات تاریخی، “سر میز گرگ” را به یکی از پرفروشترین کتابها در سطح جهانی تبدیل کرده است.
خلاصه کتاب
سال 1943 است. رُزا سَوِر، زن جوان بیستوپنجسالهای، از برلین به پروس شرقی نقل مکان کرده تا در کنار خانوادهی شوهرش زندگی کند. همسرش مدتهاست که به جبهه جنگ رفته و از او خبری نیست. رزا که پدر و مادرش را از دست داده، در برلین کسی را ندارد و به همین دلیل تصمیم میگیرد صدها کیلومتر راه را طی کرده و از مرکز به استانی حاشیهای برود تا شاید در آرامش باشد.
اما این آرامش دیری نمیپاید. روز بعد از رسیدنش، چند مأمور اساس به خانهی والدین همسرش میآیند و سراغ او را میگیرند. رزا شگفتزده و سردرگم است؛ نمیداند چرا به دنبال او آمدهاند. او نه آدم سیاسی است و نه کاری کرده که موجب توجه اساس شود. مأموران اساس به رزا اطلاع میدهند که پیشوا به او نیاز دارد و فردا او را به مقر پیشوا خواهند برد.
رزا به زودی متوجه میشود که بهعنوان چشندهی غذای هیتلر انتخاب شده است! او باید هرروز تمام وعدههای غذایی هیتلر را پیش از او بچشد تا مطمئن شوند که مسموم نیستند. اما رزا در این ماجرا تنها نیست؛ در بدو ورودش به ساختمان مقر، با نُه زن دیگر روبهرو میشود که دقیقاً همین وظیفه را دارند.
این ده زن هر روز سه بار با مرگ روبهرو میشوند، هر لقمهای که میچشند میتواند آخرین لقمهشان باشد. کتاب روی سفره گرگ نوشته روزلا پوستورینو، با الهام از وقایع واقعی، داستان این زنان را روایت میکند که چگونه ناخواسته به پیشمرگ هیتلر تبدیل شدهاند. این رمان با نثری گیرا و توصیفاتی دقیق، دلهره و اضطراب این زنان را به تصویر میکشد و خواننده را به قلب جنگ جهانی دوم میبرد.
این اثر تحسینشده که جوایز متعددی را به خود اختصاص داده، به خاطر پرداخت دقیق و جزئیات تاریخی، یکی از پرفروشترین کتابها در سطح جهان است و به خوبی نشان میدهد که چگونه این زنان در سایه وحشت و اضطراب ناشی از جنگ، برای بقا و حفظ انسانیت خود میجنگند.
کتاب روی سفره گرگ (At the Wolf’s Table) آخرین اثر روزلا پوستورینو (Rosella Postorino)، نویسندهی جوان و معروف ایتالیایی، داستانی بینظیر و الهامگرفته از وقایع تاریخی واقعی است. پوستورینو چند سال پیش با خواندن گزارشی در روزنامه، جرقهی نوشتن این داستان را دریافت کرد. در آن گزارش، زنی بسیار مسن اعتراف کرده بود که برای مدتها چشندهی غذای هیتلر بوده؛ موضوعی که برای دههها از همه پنهان کرده بود. این اعتراف، نویسنده را به شدت تحت تأثیر قرار داد و او سعی کرد با آن زن برلینی ارتباط برقرار کند، اما متأسفانه پیرزن قبل از رسیدن پوستورینو فوت کرده بود. به همین دلیل، پوستورینو مجبور شد ایده را خود پرورش دهد و آن را دراماتیزه کند.
نتیجهی این تلاشها، کتابی تحسینبرانگیز و پرفروش شد که منتقدان زیادی آن را ستودهاند و به زبانهای متعددی ترجمه شده است.
در کتاب روی سفره گرگ، پوستورینو به زندگی ده زن میپردازد که تصادفی از سرتاسر آلمان انتخابشدهاند تا پیشمرگ پیشوا باشند. این زنان هرروز و هرلحظه در اضطراب هستند و با مرگ قمار میکنند. پوستورینو این زنان را از طیفهای مختلف جامعه انتخاب کرده است: برخی طرفدار پیشوا هستند و باافتخار چشندهی غذای او میشوند، درحالیکه برخی دیگر از او نفرت دارند و هر بار آرزوی مرگش را میکنند. از نظر سن و طبقهی اجتماعی نیز تفاوتهایی بین آنها وجود دارد.
پوستورینو با مهارت، این امکان را فراهم میکند تا چندین درونمایهی مختلف را در هم ترکیب کند. عشق، احساس گناه، شرم، ترس، حسرت و رهایی از جمله مسائلی هستند که در هر لحظه با آنها مواجه خواهیم شد. او بهخوبی گرسنگی و ولع به خوردن را در این زنان و همزمان شرم و واهمهی دائمیشان از مرگ را به تصویر میکشد. این احساس بارها و بارها تکرار میشود و آنها را رنج میدهد.
این شرایط دشوار، پیوندی خواهرانه بین این زنان شکل میدهد و آنها را به یکدیگر نزدیکتر میکند. آنها به هم کمک میکنند تا از پس این تجربهی هولناک برآیند. کتاب روی سفره گرگ کتابی است که با ترکیب هنرمندانهای از تاریخ و داستان، خواننده را به عمق احساسات و تجارب زنان در زمان جنگ جهانی دوم میبرد و تجربهای فراموشنشدنی ارائه میدهد.
در قسمتی از کتاب میخوانیم
در دومین روزم در مقام چشندهی غذا، سپیدهدم بیدار شدم. خروس آواز میخواند و صدایی از قورباغهها شنیده نمیشد. پنداری بهیکباره همه از سر خستگی به خوابی عمیق فرورفته بودند. پس از اینکه تمام شب پلک روی هم نگذاشته بودم، خیلی احساس تنهایی میکردم. خودم را در شیشه دیدم و متوجه چینوچروک دور چشمانم شدم. خودم را میشناختم؛ اینها بهخاطر بیخوابی یا جنگ نبود و همیشه با من بود. مادرم میگفت: «بسه دیگه، ببند کتابها رو و یه نگاهی به صورتت بنداز.» یا پدرم از دکتر میپرسید: «به نظرتون کمبود آهن داره دکتر؟» برادرم هم همیشه پیشانیاش را بر پیشانی من میمالید، چراکه این نوازشهای نرم باعث میشد خوابش ببرد. در تصویرم در شیشه، همان چشمهای دوران کودکیام را دیدم که دورشان سیاه بود و دریافتم که اینها نشانه بوده است.
در پی زارت بیرون رفتم. کنار مرغدانی چنبره زده بود و خرناس میکشید؛ انگار داشت از مرغها محافظت میکرد. عاقلانه نبود که زنان را تنها رها کنی. زارت گربۀ محافظهکاری بود و این را خوب میدانست. در سوی دیگر، گِرِگور خانه را ترک کرده بود. او بیشتر میخواست یک آلمانی خوب باشد تا شوهری خوب. اولینبار در کافهای نزدیک کلیسای جامع قرار گذاشتیم، اما او دیر آمد. سر میزی بیرون کافه نشستیم. با اینکه آفتاب میتابید، هوا خنک بود. از آواز دلانگیز پرندگان به وجد آمده بودم و پرواز رقصگونهشان، افسونم کرده بود. سرانجام این لحظه با او فرارسیده بود. همان عشقی بود که از کودکی در خیالم داشتم. پرندهای از دیگر پرندگان جدا شد و مغرور و تنها، آنقدر پایین آمد که انگار میخواست توی آب شیرجه بزند. بالهای کشیدهاش را به آب رساند و دوباره اوج گرفت. سرخوشی و لذت سبب شده بود از گروه فاصله بگیرد و اینچنین بیپروا عمل کند. همین احساس در ساقهای من هم شکل گرفته بود؛ اینکه رئیسم، مهندسی جوان، در کافه جلویم نشسته بود تمام وجودم را پر از خوشی و نشاط میکرد. شادمانی آغاز شده بود. پای سیب سفارش داده بودم، اما لب نزدم. گِرِگور گفت: «دوست نداری؟» با خنده گفتم: «نمیدونم.» بشقاب را به جلو هل دادم و به او تعارف کردم. اولین تکه را در دهانش گذاشت و با اشتیاق خورد. من هم ترغیب شدم که بخورم. تکهای در دهانم گذاشتم و سپس تکهای دیگر. داشتیم از یک بشقاب میخوردیم.
با روزلا پروستوزینو بیشتر اشنا شویم
زندگینامه
روزلا پوستورینو، متولد ۱۹۷۸ در رجیو کالابریا، ایتالیا، نویسندهای معاصر و شناخته شده است که به خاطر روایتهای گیرا و احساسیاش مشهور است. او در یک شهر کوچک در شمال ایتالیا بزرگ شد و از همان دوران کودکی عشق عمیقی به ادبیات و داستاننویسی پیدا کرد. پوستورینو در دانشگاه رم به تحصیل در رشته ادبیات مدرن پرداخت و سپس در حرفههای نشر و روزنامهنگاری مشغول به کار شد که این تجربیات مهارتهای نوشتاری و توانایی داستانسرایی او را بیشتر کرد.
مسیر ادبی
سفر ادبی پوستورینو با اولین رمانش به نام “اتاق بالایی” که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، آغاز شد. این موفقیت اولیه با چندین اثر تحسینشده دیگر از جمله “بدن مهربان” و “تابستانی که خدا را از دست دادیم” ادامه یافت. اما رمان “چشندههای غذا” بود که او را به شهرت بینالمللی رساند.
سر میز گرگ
منتشر شده در سال ۲۰۱۸، کتاب روی سفره گرگ یک رمان تاریخی است که از رویدادهای واقعی دوران جنگ جهانی دوم الهام گرفته شده است. این کتاب داستان گیرا و جذاب رزا ساور، یک زن جوان که یکی از چشندههای غذای هیتلر میشود و هر روز با خطر مسمومیت مواجه است، روایت میکند. رمان به بررسی تمهای بقا، ترس و ابهام اخلاقی میپردازد و تاثیرات روانی و احساسی جنگ و دیکتاتوری را بر افرادی که در این شرایط گرفتار شدهاند، مورد بررسی قرار میدهد.
جوایز و شناخت
داستانسرایی استادانه پوستورینو در کتاب روی سفره گرگ او را مورد تحسین گسترده و کسب جوایز متعدد قرار داد. این رمان برنده جوایز معتبری چون پریمیو کامپیلو و پریمیو راپالو کاریجه شد و جایگاه او را به عنوان یک صدای برجسته در ادبیات معاصر ایتالیا تثبیت کرد. این کتاب به زبانهای متعددی ترجمه شده و مخاطبان جهانی را به خود جذب کرده و به خاطر تصویرسازی قوی و تأثیرگذار از جنبههای کمتر شناخته شده تاریخ جنگ جهانی دوم مورد تحسین قرار گرفته است.
سبک نوشتاری و تمها
نوشتههای پوستورینو با توصیفهای زنده، توسعه شخصیتهای پیچیده و همنوایی عمیق احساسی مشخص میشود. او در خلق روایتهای فراگیر که خوانندگان را به زندگی و مبارزات شخصیتهایش جذب میکند، مهارت دارد. آثار او اغلب به بررسی تمهای هویت، پایداری و توانایی انسان برای خوبی و بدی میپردازد و بینشهای عمیقی در مورد پیچیدگیهای وضعیت انسانی ارائه میدهد.
میراث و تأثیر
سهم روزلا پوستورینو در ادبیات فراتر از رمانهای جذابش است. او همچنین به عنوان صدایی تأثیرگذار در فرهنگ معاصر ایتالیا شناخته میشود و در جشنوارههای ادبی، نمایشگاههای کتاب و بحثهای عمومی درباره ادبیات و جامعه شرکت میکند. آثار او همچنان الهامبخش و چالشبرانگیز برای خوانندگان است و آنها را به تأمل در تاریخ، اخلاق و قدرت پایدار روح انسان ترغیب میکند.
روزلا پوستورینو نویسندهای برجسته است که استعداد داستانسراییاش تأثیر عمیقی در جهان ادبیات برجای گذاشته است. با روایتهای گیرا و شخصیتپردازیهای غنی، او خود را به عنوان یک چهره مهم در ادبیات معاصر معرفی کرده است. کتاب روی سفره گرگ گواهی بر توانایی او در روشن کردن گذشته و بررسی عمق تجربیات انسانی است و او را به نویسندهای با اهمیت و جاذبهی پایدار تبدیل میکند.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.