کتاب سم هستم بفرمایید

کتاب سم هستم بفرمایید – نویسنده داستین تائو

داستین تائو با کتاب سم هستم بفرمایید شما را به سفری جذاب و پراشک‌ولبخند در دنیای درام عاشقانه‌ای دعوت می‌کند. در این داستان، یک تصادف غم‌انگیز، عشق بی‌پایان جولی به نام سم را از او می‌گیرد. جولی باید روزهای سختی را پشت سر بگذارد و بیش از هرچیز، دلتنگ شنیدن صدای سم است. اما یک روز، با ناامیدی، جولی تصمیم می‌گیرد با شماره‌ی تلفن همراه سم تماس بگیرد، امیدوار به شنیدن دوباره‌ی صدای او روی پیغام‌گیر؛ اما چیزی غیرمنتظره اتفاق می‌افتد و مسیر زندگی جولی به سمتی ناشناخته و جذاب می‌برد. این داستان جذاب و پرماجرا در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز نیز جای دارد.

نویسنده‌ی جوان ویتنامی-آمریکایی، داستین تائو، در اولین اثر خود با عنوان سم هستم بفرمایید، توانسته است خوانندگان داستان‌های عاشقانه را به شگفت‌زده‌ای بی‌نظیر بکشاند. کتاب سم هستم بفرمایید، یک داستان احساسی و مملو از ماجراهای پرهیجان درباره‌ی یک عشق ناقابل است. آغاز داستان با دلتنگی و ناامیدی آغاز می‌شود، اما به طریقی جادوآمیز به یک داستان از عشق و امید تبدیل می‌شود که هر خواننده‌ای را به خود جذب می‌کند.

خلاصه ای از کتاب سم هستم بفرمایید

در زندگی جولی، همه چیز طبق برنامه و روال پیش می‌رود. او برای ده سال آینده‌ی زندگی با همسرش، سم، نقشه‌های بلندپروازانه‌ای کشیده و حتی برای تعطیلات سال بعد مقصد خود را تعیین کرده است. اما آیا واقعاً می‌توان از آینده پیش‌بینی کرد؟ یک تصادف دردناک، جولی را از سم، همسرش، برای همیشه می‌گیرد و زندگی او را به طور کامل تغییر می‌دهد. اما قبول کردن واقعیت همیشه به این سادگی نیست. جولی نمی‌تواند این حقیقت تلخ را بپذیرد. بنابراین، از شرکت در مراسم خاصی که به یاد سم برگزار می‌شود، صرف‌نظر می‌کند؛ لباس‌هایش را می‌پرتابد و سعی می‌کند تا از یاد بردن وی، هر طور شده، دست بکشد. اما خاطرات خوب با سم و حتی ماجراهای دعواهایشان همیشه در ذهن جولی حاضر است و او را هر لحظه بیشتر در خود گرفتار می‌کند. داستان به یادگاری دیگری تبدیل می‌شود، زیرا با پیدایش یک پیغام از سم در یک دفترچه، دلتنگی جولی چندین برابر می‌شود. این بی‌قراری به اندازه‌ای پیش می‌رود که جولی تصمیم می‌گیرد دوباره به شماره‌ی سم زنگ بزند و با شنیدن صدای او روی پیغام‌گیر، کمی آرامش بیشتری به دلش بخشد. اما به محض تماس، صدای خود سم از پشت گوشی می‌آید و با فاصله‌ای کوتاه تماس قطع می‌شود. اما این تماس کوتاه و موقت، جولی را دوباره به شور و شوق عشق خودش با سم می‌کشاند و برای دوباره تماس گرفتن با شماره‌ی سم، دست به کار می‌شود.

داستان من سم هستم یک اثر فانتزی و پر تاثیر درباره مرگ و از دست دادن است. هیچکدام از ما نمی‌توانیم بدانیم کدام دیدار آخرین دیدار خواهد بود و اغلب مواقع، فرصتی دیگر برای خداحافظی وجود ندارد. اما نویسنده‌ی این داستان، در یک شرایط ویژه و استثنایی، فرصتی را برای جولی فراهم می‌کند تا بار خاطرات خود را سبک‌تر کند. این داستان در سال ۲۰۲۱ منتشر شد و با استقبال گسترده‌ای از طرف منتقدان مواجه شد.

قسمتی از کتاب سم هستم بفرمایید

وقتی وسایلم را که روی صندلی می‌اندازم و می‌نشینم، چندین برگ از درخت بر روی زمین می‌افتد. اینجا، جایی که من و سم در ماه‌های گرم سال به عادت آمده بودیم به اینجا بیاییم. اینجا جایی بود که از پریشانی‌های دنیای بیرون فرار می‌کردیم و به آرامش می‌پناهیدیم. وقتی که سم آب‌تنی می‌کرد، من با همه‌ی احساساتم در دفتر یادداشتم می‌نوشتم. وقتی چشمانم را می‌بندم، صدای دست‌وپازدن سم را می‌شنوم، اما وقتی چشمانم را باز می‌کنم، دوباره خودم را تنها می‌بینم. حالا باید فکر به سم نکنم. باید به چیزهای دیگری فکر کنم. بیشتر وقت‌ها نوشتن باعث‌ می‌شود از فکر و خیالم فرار کنم. دفتر یادداشتم را همراهم آورده‌ام، اما چگونه می‌توانم تمرکزم را جمع کنم تا بتوانم بنویسم؟ شاید اگر اینجا مدتی بنشینم، چیزی به ذهنم برسد. نوک خودکارم را روی کاغذ می‌گذارم و امیدوارم که کلمات از ذهنم به زمینه بیایند. در مدرسه هیچ وقت راهنمایی در مورد نوشتن خلاقانه را یاد نگرفته‌ایم، پس خودم تلاش می‌کنم. هرگز در کلاس فرصتی پیش‌ نمی‌آید که هرچه دلم می‌خواهد بنویسم. به‌نظر من نوشتن باید لذت‌بخش باشد، اما به‌نظر می‌رسد معلمان این مسأله‌ی اساسی را فراموش کرده‌اند. امیدوارم دانشگاه تجربه‌ای بهتری در این زمینه برایم فراهم آورد.

منتظرم که به‌زودی جواب دانشگاه در دستم باشد. انتخاب اولم کالج رید است، جایی که مادرم می‌رفت. هرچند به من اخطار داده بود: “اون‌جا خیلی حرفم خریدار نداره. وقتی بزرگ‌تر شدی، بهت می‌گم قصه از چه قراره، اما اگر دانشگاهش رو در نظر نگیریم، پورتلند معرکه‌س. ازش خوشت‌ می‌آد.” از این‌جا تا پورتلند فقط چهار ساعت راه است، برای همین با رفتنم خیلی از هم دور نمی‌شویم. چند روز قبل که لیست رشته‌هایش را مرور می‌کردم، دیدم کلی دوره‌های آموزشیِ نوشتن خلاقانه برگزار می‌کند و مدرسان این دوره‌ها نویسندگان معروف دنیا هستند. به‌نظرم آن‌جا بتوانم به استعدادم پی‌ ببرم و خود واقعی‌ام باشم. اصلاً شاید کتاب بنویسم. متوجه‌ شدم آن‌ها از من نمونه‌کار می‌خواهند. نوشته‌هایی از قبل دارم، اما مطمئن نیستم که آیا به دردم می‌خورند یا نه. از آن‌جایی‌که به فکر آینده هستم، باید به فکر نمونه‌کار جدید باشم. یک چیز جدید که آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد، اما اتفاق هفته‌ی گذشته خلاقیتم را از بین‌ برده‌است. باز هم به یاد سم می‌افتم. وقتی نامه‌ی قبولی‌ام را باز کنم، او آن‌جا نیست و هرگز متوجه ‌نمی‌شود که من وارد دانشگاه شده‌ام.

با داستین تائو بیشتر آشنا شویم

داستین تائو یکی از نویسندگان جوان و جذاب در عرصه ادبیات معاصر است که با آثارش در زمینهٔ رمان و داستان کوتاه شناخته شده است. وی با ایجاد داستان‌هایی پر از عمق و احساس، توانسته است جای خود را در جامعهٔ ادبیات برجسته کند.

داستین تائو با استفاده از زبانی شفاف و زیبا، موضوعات مختلف را از جمله عشق، انزوا، ماجراجویی و تلاش برای شناخت خود، در آثارش بررسی می‌کند. او با قدرت توصیف و ترکیب کلمات، توانسته است شخصیت‌هایی واقعی و قابل ارتباط را به زندگی بیاورد که خواننده را به دنیایشان جلب می‌کند.

آثار داستین تائو با الهام از تجربیات شخصی و رویدادهای زندگی روزمره، احساسات عمیقی را به خواننده منتقل می‌کنند و آن‌ها را به یک سفر عاطفی و فکری می‌برند. او با استفاده از تناقضات و پیچیدگی‌های زندگی، داستان‌هایی را خلق می‌کند که در ذهن خواننده برای مدت طولانی می‌مانند.

از این رو، داستین تائو نه تنها به عنوان یک نویسنده موفق و با استعداد، بلکه به عنوان یک شاهکار ادبی که با احساس و عمق، خواننده را به تفکر و تأمل در زندگی و مسائل انسانی می‌اندازد، شناخته می‌شود.