کتاب شاهد بازی در ادبیات فارسی – نویسنده دکتر سیروس شمیسا
دکتر شمیسا
دکتر شمیسا از استاد های برجسته زبان و ادبیات فارسی هستند و درحال حاضر در دانشگاه علامه طباطبایی تهران مشغول به تدریس هستند.در ادامه قسمتهایی از مقدمه کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی را می خوانیم.
«کتاب شاهد بازی در ادبیات فارسی چندسال پیش به درخواست دوستی که مطالب آن را برای ترجمه و استفاده در خارج از ایران می خواست نوشته شد. عجیب است که با این فراوانی مطلب در ادبیات و تاریخ ما تاکنون نوشتهی مستقلی در این باب فراهم نیامده است. شاید علت آن قبحی است که در این موضوع است.
این کتاب هم ممکن است به مزاج عدهای خوشایند نباشد اما چه می شود کرد؟ این هم یکی از جریان های تاریخی-اجتماعی ما بوده است. باید توجه داشت که مسالهی مورد بحث در نزد قدما قبحی که امروز دارد نداشته است و شاید اصلا قبحی نداشته است…
مثلا تا یک قرن پیش کسی مانند ایرج میرزا که از افراد متشخص جامعه بود در بیان شاهدبازی های خود ظاهرا هیچ احساس شرمندگی نداشت.
اساسا ادبیات غنایی فارسی به یک اعتبار ادبیات همجنس گرایی است. در این که معشوق شعر سبک خراسانی و مکتب وقوع در دوره تیموری، مرد است شکی نیست.
اما ممکن است خواننده غیرحرفهای در مورد ادبیات سبک عراقی مثلا غزلیات امثال سعدی و حافظ دچار شک و تردید باشد.اما حدود نصف اشعار این بزرگان هم صراحت دارد که در باب معشوق مذکر است زیرا در آن ها آشکارا از واژه های پسر و امرد و خط عذار و سبزهی ریش و این گونه مسائل سخن رفته است.
اما بخش اعظم آن نصف باقی مانده هم در مورد معشوق مذکر است منتها خاصیت زبان فارسی طوری است که مثلا به علت عدم وجود افعال و ضمایر مذکر و مونث ایجاد شبهه می کند.
باید دانست که مسائلی چون رقص و زلف و خال و خدّ و قد و دامن و تیر نگاه و ساقی گری و امثال این ها که امروزه به نظر می رسد در مورد زنان است در قدیم مربوط به مردان هم می شده است.
بدین ترتیب فقط بخش کمی از اشعار قدماست که می توان در آن ها به ضرس قاطع معشوق را مونث قلمداد کرد.
همیشه معشوق مونث نیست
ادبیات سبک هندی اساسا ادبیات عاشقانه نیست و عمدتا جنبهی ادب تعلیمی دارد، اما برطبق سنت در آن هم معشوق غالبا مذکر است.
در دورهی بازگشت یعنی ادبیات دوره قاجار به تبع ادبیات دوره های غزنوی و سلجوقی و نیز واقعیت های موجود جامعه معشوق مرد بوده است. لذا می توان گفت که فقط در ادبیات دوران معاصر است که در آن به طور گسترده یی با معشوق مونث مواجهیم.
شاهدبازی در متون تاریخی هم انعکاس وسیعی دارد… مثل عشق سلطان محمود غزنوی به ایاز یا عشق امیریوسف برادر سلطان محمود به غلام ترکش طغرل کافرنعمت که در تاریخ بیهقی منعکس است. در دوران قاجار هم از عشق ناصرالدین شاه به غلامعلی خان معروف به ملیجک سخن گفته اند… در دوره صفویه در برخی از شهرها اَمْرَدخانه هایی دایر بود که به صورت رسمی با مجوز کار می کردند و حکومت از آن ها اخذ مالیات می کرد.»
«به هرحال شاهدبازی به استناد متون موجود حداقل هزار و اندی سال در ایران سابقه دارد و لذا به عنوان یک پدیدۀ اجتماعی دیرسال، سزاوار تحقیق و بررسی است.»
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.