کتاب من احمق
خلاصه : بیتا دختر قصه ما سالهاست خارج از ایران با همسر ایتالیایی اش زندگی می کند. دست سرنوشت او را به وطن باز می گرداند. اینکه برایش چه پیش آمده که او پس از مدتها دوری به ایران بازگشته، داستان کاملا خاصی را تشکیل می دهد. آنچه در ذهن او می گذرد شاید همانی باشد که ذهن اغلب زن ها را به خود مشغول کرده …. یک ماه از رفتن شوهر بیتا میگذرد و بیتا اکنون عازم ایران است و دارد بعد از مدتها نزد خانوادهاش بازمیگردد، اگرچه هنوز مردد است که برگردد به ایران یا نه. حتا در آخرین لحظه و در فرودگاهِ ایران پشیمان میشود اما مواجهه با خواهرش، تینا، که زنی فمینیست و فعال و مدافع حقوق زنان است، همهچیز را تغییر میدهد. بیتا نزد خانواده بازمیگردد و این بازگشت و دیدار دوباره با اعضای خانوادهاش به مواجههای دیگر منجر میشود؛ مواجهه با مردی به نام بهنود که عشق دوران نوجوانی بیتا بوده است و هنوز هم بیتا را دوست دارد. این اما همه ماجرای کتاب من احمق و شخصیت اصلی این کتاب نیست. بیتا هنوز با خاطره شوهر ایتالیاییاش درگیر است و احساس میکند هنوز عاشق اوست… ” بخوانید ! بشدت توصیه می شود …”
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.