کتاب انسان خردمند
خلاصه کتاب انسان خردمند : صدهزار سال پیش دست کم شش گونه انسانی در زمین زندگی میکردند . امروز تنها یکی بجا مانده : ما .! انسان های خردمند . چطور گونه ی ما در نبرد برای سلطه بر دیگران پیروز شد ؟ چرا نیاکان شکارگر – خوراک جوی ما اقدام به ساختن شهرها و برپایی پادشاهی ها کردند ؟ چگونه به خدایان و ملت ها و حقوق بشر ایمان آوردیم . به پول و کتاب ها . قوانین اعتماد کردیم و خود را برده ی بوروکراسی و مصرف گرایی و حرص و آز برای خوشبختی ساختیم ؟ دنیای ما در هزاره ی آینده چه شکلی به خود خواهد گرفت ؟
جملاتی از کتاب انسان خردمند
- انسان در آن زمان موجود خارقالعادهای نبود. هیچکس هم فکرش را نمیکرد که در آینده کرهی ماه را فتح کند، اتم را بشکافد، رمز ژنتیکی را بگشاید و کتاب تاریخ را بنویسد. مهمترین چیزی که باید دربارهی انسان اولیه بدانیم این است که او موجود ناچیزی بود که تاثیرش بر محیط اطرافش بیش از گوریلها و کرمهای شبتاب یا عروسهای دریایی نبود
- درست مثل سیاستمداران ما که در کارزارهای انتخاباتی در میان مردم ظاهر میشوند و دستی تکان میدهند و بچههای کوچک را میبوسند، شامپانزههایی هم که سودای رهبری گروه را دارند وقت زیادی را به بغل کردن کوچکترها و دستی بر شانهی آنها زدن و بوسیدنشان اختصاص میدهند
- ما معمولا خیلی متوجه نمیشویم که چقدر وسایلامون و چیزهایمان زیادند، مگر وقتی که بخواهیم به خانهی جدیدی نقل مکان کنیم
- سفر اولین انسانها به استرالیا یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ است، حداقل به همان اهمیت سفر کریستف کلمب به آمریکا یا سفر آپولو به ماه. این اولین باری بود که انسانی توانسته بود اکوسیستم آفریقا-آسیا را ترک کند؛ یعنی در حقیقت اولین باری بود که یک پستاندار بزرگ خاکزی توانست خود را از آفریقا-آسیا به استرالیا برساند
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.