کتاب عروسک یک چشم – نویسنده جیمز پرلر
کتاب عروسک یک چشم
مالیک و تیانا بچههای خانواده رایس هستند. این خواهر و برادر همیشه با همدیگه بازی میکنند و با کنجکاوی به همه جا سرک میکشند تا بتوانند به آرزوی پیدا کردن گنج برسند. آنها هیچوقت موفق نشدند به گنجی واقعی دست یابند و همش از زیر خاک بطریهای خالی، توپ گلف و وسایل به دردنخور پیدا میکردند.
اما یک روز تیانا، بدون اجازه به خانهی قدیمی و متروکی میرود. خانهای که همه از آن میترسند و هشدار دادهاند که هیچکس نباید به آنجا پا بگذارد. مالیک به خواهرش میگوید که باید هرچه سریعتر آن محل را ترک کنند. اما تیانا زیر خاک یک وسیله چوبی پیدا کرده است که کنجکاوی هردوشان را برمیانگیزد…
بخشی از کتاب
بچههای خانوادهی رایس، مالیک و تیانا، بیشتر وقتها گنجبازی میکردند؛ بهخصوص روزهای داغ تابستان. آنها هیچوقت یک گنج واقعی پیدا نمیکردند، اما این باعث نمیشد لحظهای دست از تلاش کردن بردارند. بعضی روزها چیزهایی مثل توپ گلف، سنگهای عجیبوغریب و بطری کهنه گیرشان میآمد. بیشتر وقتها هم این بازی بهانهای بود برای گشتوگذار زیر سایهی درختان، در دلِ جنگل. فکر میکردند این بازی بهترین راهِ خلاص شدن از شرِ گرمای جهنمی است و همینطور چیزهای دیگری که شما نمیدانید. مالیک همیشه میگفت: «اگه دنبال گنج نگردیم، هیچوقت پیدا نمیشه.»
فهرست کتاب
- مالیک و تیانا
- تیانا گم میشود
- صندوقچه
- عروسک زشتِ کهنه
- صداهایی در تاریکی
- پسرها دستبهکار میشوند
- مالیک زخمی میشود
- دوقلوها
- مالیک در خانه سالمندان
- پیرزنِ پشتِ پنجره
- نبرد
- راهپیمایی طولانی مالیک
- دختری کنار رودخانه
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.