کتاب چگونه پدر و مادر خود را گول بزنیم – نویسنده پیت جانسون
کتاب چگونه پدر و مادر خود را گول بزنیم داستان پسری به نام لوئی را روایت میکند که از اینکه والدینش به دنبال رقابت و همپوشانی با دیگران هستند، ناراضی است. با اینکه به مکان جدیدی نقل مکان میکنند و والدینش به والدینی رقابتی تبدیل شدهاند، او نمیخواهد به این کوششها پیوسته و شخصیت خود را فدا کند. لوئی با دختری به نام مدی آشنا میشود که به ادعا میکند راهی بینظیر برای مدیریت والدینش را پیدا کرده است. اما آیا لوئی واقعاً میخواهد از طریق این روش نادیده گرفته شود؟
در این کتاب، نویسنده با استفاده از زبان طنز، شخصیتهای داستان را به خوبی به تصویر میکشد. این کتاب به طور نقادانه به رفتار تربیتی والدین پرداخته و آنها را به دیدن نقاط ضعف خود ترغیب میکند. شخصیتهای این داستان برای خواننده ملموس و باورپذیر هستند و نویسنده به صورت غیرمستقیم اشکالاتی را که در روشهای تربیتی جاهطلبانه و فشارآمیز والدین وجود دارد، بررسی میکند.
این کتاب، برنده جایزه کتاب شفیلد است که با هدف تشویق کودکان به خواندن اهدا میشود. به عنوان یک داستان آموزشی، این کتاب برای خوانندگان ایرانی نیز ارزشمند است، زیرا مواجهه با شخصیتها و مسائل آن میتواند به آنها کمک کند تا با واقعیتهایی که در خانوادههای خود مواجه هستند، بهتر آشنا شوند.
خلاصه ای از کتاب
من، لوئیس خندان نژاد، حدود ساعت 3:45 امروز، با کمال صراحت اعتراف میکنم که از ته قلبم معذرت میخواهم. برای جبران اشتباهم، حاضرم به تنبیه اضافی موافقت کنم. بله، میدانم که این برایم کمی خجالتآور است، اما واقعاً کار دیگری از دستم بر نمیآمد. واقعیت این است که وقتی این اتفاق رخ داد، در وضعیتی بسیار ناخوشایند بودم.
همان روز، درس فیزیک داشتم. کلاس آقای دانکن بود، که همه به او دانکی میگویند. به طور مکرر، خمیازهای زدم. هر لحظهای که میگذشت، چشمانم سنگینتر میشدند. واقعاً فقط میخواستم چشمهایم را استراحت دهم، اما اتفاقی جلویم افتاد. بله، به اصطلاح، چُرت نیم روزی زدم. اگر اجازه میدادند، یک استراحت کوچک به خودم میدادم و مطمئناً بعد از آن مواقعیتی بهتری داشتم تا چیزهای جدیدی یاد بگیرم. اما معلم با صدای بلند اظهار کرد که نباید در کلاس او خواب بخوابم. دلم میخواست جواب بدهم که اگر او اینقدر بلند حرف نمیزد، میتوانستم خوابم را برگردانم.
در آخر کلاس، وقتی همه داشتند جلوی منفرد میروند، من شجاعانه به سمت میز آقای دانکن رفتم. او مردی بلند و لاغر با صورتی کشیده و ریش جو گندمی بود. زمانی که به چشمانش نگاه میکردم، احساس میکردم دوتا کشمش به من نگاه میکند.
پیت جانسون
پیت جانسون، نویسنده کودک و نوجوان انگلیسی، در سال ۱۹۶۵ میلادی به دنیا آمد. او تاکنون بیش از چهل کتاب نوشته و به نویسندگی پرداخته است. جانسون در سنتآلبانس، یک منطقه در جنوب انگلستان، زندگی میکند. کتابهای او مورد توجه و تحسین بسیاری از خوانندگان قرار گرفتهاند و برخی از آثارش به بیش از بیست زبان ترجمه شدهاند.
یکی از کتابهای محبوب و معروف پیت جانسون، «صد و یک سگ خالدار» اثر دودی اسمیت است. این رمان در میان آثار مورد علاقه جانسون قرار دارد. وی اعلام کرده است که نوشتن را با نامهای به دودی اسمیت آغاز کرده و خانم اسمیت، با پاسخ به نامههای وی، اولین انگیزه و الهام بخش او برای شروع کار نویسندگی بوده است.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.