کتاب کوری

کتاب کوری – نویسنده ژوزه ساراماکو

کتاب کوری اثری خاص از ژوزه ساراماگو است که در آن تمثیل، زمان و مکان به اهمیت خاصی دست نمی‌دهند. این رمان نه تنها یک آثار ادبی، بلکه یک مخاطبانه اجتماعی و سیاسی است که با استقبال از گمراهی‌ها و نگرانی‌های انسانی، وضعیت اجتماعی را به تصویر می‌کشد. ساراماگو بیان می‌کند که اعمال انسان در “زمان” و “مکان” معنا پیدا می‌کند و هیچ معیار مطلقی برای قضاوت وجود ندارد، زیرا هر دوی این موارد متغیر و در تغییر پایدار هستند.

در شهری که وحشت‌آورا کوری شیوع پیدا می‌کند، افراد به طور ناگهانی نابینا می‌شوند و یک حلقهٔ سفید در دور محیط چشم‌هایشان ظاهر می‌شود. خیابان‌ها بی‌نام هستند و شخصیت‌های رمان نیز با نام‌هایی ناشناخته شناخته می‌شوند؛ آنها به عنوان “دکتر”، “زن دکتر”، “دختر عینک‌دار” و “پیرمرد با بند چشم سیاه” شناخته می‌شوند. ساختار داستان بعد از مدتی، با وجود پیچیدگی‌هایش جذابیتی فوق‌العاده به خود می‌گیرد. نثر مختصر در پاراگراف‌های طولانی، گویایی و مشکلات معمای زندگی را به تصویر می‌کشد. کتاب کوری در نظر ساراماگو، یک کوری معنوی است.

قسمتی از کتاب

عابرانی که در کنار خط‌کشی انتظار نور چراغ عبور را می‌کشیدند، به راننده‌ای نگاه کردند که از پشت شیشه خودرویش دست تکان می‌دهد. داخل خودروهای پشت‌سر، بی‌وقفه دستهای کارکرده به دکمه‌های کوچک کلیک می‌زدند و بوق می‌زدند. تعدادی از رانندگان از خودروهایشان پیاده شده بودند تا خودروی معطل شده را به کنار جا بکشند و راه را بگذارند. با خشم، با مشت به شیشه‌ها می‌کوبیدند. راننده خودرو، سر خود را به طرف آن‌ها برگرداند، ابتدا به سمت یک سو و سپس به سوی دیگر نگاه کرد. از حرکات لبانش به نظر می‌رسید که چیزی را تکرار می‌کند با فریاد. این عبارت، نه از یک واژه، بلکه از سه واژه تشکیل شده بود. یک فرد در راه انداخت و همه شنیدند که راننده می‌گوید: “من کور شده‌ام!”

هیچکس این حرف را باور نکرد. با یک نگاه روشن، واضح بود که چشمان مرد کاملاً سالم و عینک آنها صاف و شفاف بودند. مردمک چشم او سفید و صاف بود مانند چینی. چشمانی که از بیرون برجسته بودند، چهره چروکیده و ابروهای برجسته او نشان می‌داد که بسیار ناراحت است. با یک حرکت سریع، مشت‌های خود را به سوی چشمانش برد، شاید بتواند آخرین تصویری که قبل از رویداد دیده بود را در ذهن نگه دارد. چراغ چهارراه قرمز شد و مردم از راننده کمک خواستند تا از خودرو پیاده شود. مرد به ناامیدی تکرار کرد: “من کور شده‌ام! من کور شده‌ام!”

خصوصیات کتاب

کتاب کوری اثری منحصر به فرد از ژوزه ساراماگو است که با طرح داستانی غیرمعمول و سبکی جذاب، نگاهی ژرف به جوانب مختلف انسانیت و جامعه دارد. این کتاب با ساختاری پیچیده و خلاقانه، نقدی است بر اجتماع و مفاهیم انسانی، در جریان رخدادهایی غیرمنتظره که به وضوح تصویری از آسیب‌ها و چالش‌های جامعه را به تصویر می‌کشد. ساراماگو با زبانی دلپذیر و غنی، تلاش می‌کند تا بازی روان‌شناسانه‌ای از رویدادهای ناگوار، پرده‌ای را بر ضعف‌ها و قدرت‌های انسانی بکشاند و خواننده را به تأمل در اعماق ذهن و انسانیت دعوت کند. این کتاب با تأکید بر انسان‌شناسی و فلسفه، به ما نشان می‌دهد که در موقعیت‌های استثنایی و بحرانی، آدم‌ها چگونه با شرایط مختلف روبرو می‌شوند و چگونه در آنها عمل می‌کنند.

این کتاب را باید بخوانید

شما باید کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو را بخوانید چرا که این اثر از جنبه‌های مختلف بسیار پرداخته و نگاهی ژرف به مسائل اجتماعی، روانی و انسانیت دارد. زبان غنی و پر مفهوم نویسنده و سبک نوشتاری غیرمعمول این کتاب، شما را به تأمل و تفکر درباره زندگی و ارتباطات انسانی دعوت می‌کند. با خواندن کتاب کوری، شاهد تبدیل و تحول روابط انسانی در شرایط بحرانی و ناگهانی خواهید بود که این موقعیت‌ها نقش مهمی در شکل‌دهی به شخصیت‌ها و تصمیمات آن‌ها ایفا می‌کنند. این کتاب توانسته است به طرز فوق‌العاده‌ای داستانی پرشور و نگران‌کننده از زندگی روزمره ارائه دهد و شما را وارد دنیایی غریب و متفاوت از زندگی کند که در آن باید با چالش‌ها و مواجهه‌های ناگوار کنار بیایید.