کتاب کوه پنجم
خلاصه : اما در عوض خدا کلاغی فرستاد پرنده ای نحس که تا خشک شدن آب کریت به او غذا می رساند. چرا به جای کلاغ، کبوتر یا فرشته نفرستاده بود؟ آیا احتمال داشت همه ی این ها صرفاً زاده ی توهمات مردی برای پوشاندن ترس هایش باشد؟ یا چون مدتی طولانی زیر آفتاب بود، هذیان می گفت؟ ایلیا دیگر از هیچ چیز مطمئن نبود. به این فکر می کرد که شاید شیطان ابزار کارش را پیدا کرده و ایلیا همان ابزار بود. چرا خدا او را به شهر اکبر فرستاده بود؟ چرا او را به اسرائیل بازنگرداند که ملکه را نابود کند: ملکه ای که پدیدآورنده ی پلیدی بود؟
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.