کتاب گفتگو با خدا جلد 1

کتاب گفتگو با خدا جلد 1 – نویسنده نیل دونالد والش

کتاب گفتگو با خدا جلد 1

معرفی جلد 1 کتاب

کتاب گفتگو با خدا نخستین کتاب نیل دونالد والش است که در سال 1995 به انتشار رسید و بلافاصله پس از انتشار به یک کتاب پرفروش بین‌المللی تبدیل شد.
کتاب گفتگو با خدا به مدت 3 سال در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز باقی ماند. فرض کنید بتوانید گیج‌کننده‌ترین سؤالات زندگی در مورد هستی، عشق و ایمان، زندگی و مرگ، خوبی و بدی و… را از خدا بپرسید. حالا فرض کنید که خدا به این سؤالات پاسخ‌های واضح و قابل‌ فهمی ارائه کند.

سبک داستان کتاب

کتاب گفتگو با خدا به صورت مکالمه بین نویسنده و خدا نوشته شده است
در این کتاب والش سؤال می‌کند و خدا پاسخ می‌دهد. کتاب در مورد مسائل شخصی مثل آسایش، روابط و ماهیت حقیقت معنوی نوشته شده است.
خیلی از مطالب این کتاب در مورد برقراری ارتباط با خداوند، ارتباط خداوند با بندگانش و رساندن پیام به طریقی به بنده‌اش است که شاید بارها برای خیلی از ما پیش آمده باشد.
بعضی وقتا بزرگانی مثل مولوی، حافظ، سعدی و اندیشمندان دیگر به دلیل صافی ذهن و روح و بینش پاک و خالی از آلایش‌شان، توانسته‌اند با پروردگار به طریقی ارتباط برقرار کنند.

خلاصه کتاب

در عید پاک سال 1992، نیل دونالد والش با یک مشکل وجودی در زندگی روبه‌رو شد. زندگی‌اش از لحاظ شخصی، حرفه‌ای و عاطفی از دید خودش یک شکست کامل بود. او به مدت چندین سال دچار مشکلات زیادی شد، خانه‌ و لوازمش در آتش‌سوزی سوختند، از همسرش طلاق گرفت، تصادفی سخت کرد، از شغلش اخراج شد و در نهایت بی‌خانمان شد. او سال‌ها عادت کرده بود ناراحتی‌هایش را در نامه‌هایی بنویسد، نامه‌هایی که هیچ‌گاه به هیچ‌کس ارسال نمی‌شد، او این بار نیز دفترچه یادداشت قدیمی‌اش را برداشت و شروع به نوشتن تمام بدبختی‌هایش در آن کرد و تصمیم گرفت این نامه را به کسی بفرستد که از نظر خودش باعث به وجود آمدن تمام مشکلاتش شده بود: خداوند.

«خوب اگر من از خدا برای خواسته مورد نظرم از قبل تشکر کردم و خواسته‌ایم هرگز برآورده نشد چه؟ این نومیدی منجر به سرخوردگی تلخی نمی‌شود؟ از سپاس و حق‌شناسی نباید به عنوان وسیله‌ای کارا برای پیشبرد ماهرانۀ کاری استفاده کرد، منظورم شیوه‌ای است که با آن بتوان عالم هستی را فریب داد. تو نمی‌توانی به خودت دروغ بگویی. ذهن تو از افکار واقعی تو آگاه است، اگر تو بگویی، پروردگارا من از تو برای فلان و فلان چیز سپاسگزارم و در عین حال برایت مسلم باشد که آنچه گفتی در واقعیت فعلی تو وجود ندارد، پس از خدواند هم نمی‌توانی انتظار داشته باشی که شفافیتی کمتر از تو، نسبت به موضوع داشته باشد و آنچه خواستی برایت فراهم کند. خداوند از آنچه در ذهن تو می‌گذرد آگاه است و آنچه تو می‌دانی چیزی است که به صورت واقعیت بر تو آشکار شده است.»

فهرست کتاب

• پیشگفتار
• فصل اول: خداوند هرگز درهای رحمت را به‌روی بنده‌اش نمی‌بندد
• فصل دوم: خداوند را چگونه می‌توان توصیف کرد؟
• فصل سوم: تثلیث مقدس
• فصل چهارم: کوششی در جهت یادگیری نکنید
• فصل پنجم: کل عالم در فرمان خداوند است
• فصل ششم: لوبیا و ذرت رنج کشیده
• فصل هفتم: راه‌ کسی که مسؤولیت خانه و خانواده را به عهده دارد
• فصل هشتم:‌ روابط انسانی
• فصل نهم: شما حقیقت موجود هستید
• فصل دهم: عشق واقعی قید و شرط نمی‌شناسد
• فصل یازدهم: بازی پول
• فصل دوازدهم:‌ بودن در مقابل انجام دادن
• فصل سیزدهم: رعایت بهداشت و تندرستی
• فصل چهاردهم: نیایشی که پایانی بر آن مترتب نیست