کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
خلاصه : زندان هرگز زندانی را تربیت نمیکند فقط به او میآموزد که جنایتهای بیشتری انجام دهد. / مردم هیچ گاه با شنیدن چیزی نمیآموزند. باید خودشان به آن پی ببرند. / آگاهی از مرگ، ما را تشویق میکند تا شدیدتر زندگی کنیم. / به ما اجازه داده میشود در زندگی اشتباههای زیادی انجام دهیم به جز اشتباهی که ما رانابود کند. / حقیقت این است که انسانها از شنیدن بدبختی دیگران خوشحال میشوند. چون باعث میشود باور کنند که خوشبختند! / در میان همه جانوران جهان. فقط انسانها اعدام میشوند به وسیله انسانها. دیگر هیچ جانوری اعدام نمیشود و نمیکند. / هیچ تصوری نداشت اما این فکر را مزه مزه کرد که به زودی پاسخ سوالی را درمییابد که همه از خود میپرسند. آیا خدا وجود دارد ؟ / در دنیایی که هر کسی به هر بهایی برای بقایش میجنگد، در مورد کسانی که تصمیم خودکشی میگیرند تا بمیرند چه قضاوتی میشود کرد؟ / اگر خدا وجود داشته باشد بدون شک در مورد موجوداتی که تصمیم میگیرند این زمین را زودتر ترک کنند بخشنده خواهد بود و شاید حتی از این که ما را وادار کرده وقتمان را آنجا بگذرانیم معذرت بخواهد…. “جملاتی تاثیرگذار از کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد ”
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.